پس شد عانچه شد.

مافیا و مافیاتر..!

پس شد عانچه شد.

مافیا و مافیاتر..!

روزی روزگاری، در سرزمینی دور، الهه، خون‌آشام، گرگینه، سایه، شبح، روح‌خوار، فراطبیعی، غول، جادوگر، گابلین و هر موجود ذی‌شعوری که تصورش را بکنید، در کنار هم می‌زیستند. برای نظارت بر این موجودات، هیئتی فراتر از قانون، متعهد، مقدس و شریف گرد هم آمدند و همانطور که به دنبال هر خیری، شر رخ می‌نماید، گروهک‌های شورشی کوچک و بزرگ نیز اندک اندک سر برآوردند.

آه..

در آن سرزمین دور، انسان‌هایی نیز می‌زیستند.

و این..

داستان آن انسان‌هاست.

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

مشاور، بدیهتاً.

پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۴۵ ب.ظ


مرد جوان مراقب باش. جاى تو بودم بدون حضور ارتش خانم هاى محافظم وارد هیچ درگیرى فیزیکى اى نمیشدم.


- پشتش را مى کند و مى رود. -

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۲۲
مایلز

نظرات  (۳)

write the story 😒
در ضمن غزال ، دیبز آن آرسنیک 
:فرار
پاسخ:
چى آن آرسنیک؟ :))
اندکى صبر عزیزانم.. :-"
دیبز!
هر کی زودتر دیبز بگه ، مال اون میشه :)) 
پاسخ:
لیلى با من ازدواج کن :))))))
عه این کیه داره به من پیشنهاد میده؟ ;;;)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی